17

تاریخچه حشاشین ایران؛ قلعه های حشاشین و اسماعیلیان ایران

  • کد خبر : 291476
  • ۲۱ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۳:۵۱
تاریخچه حشاشین ایران؛ قلعه های حشاشین و اسماعیلیان ایران

فرقه مسلمان حشاشین ایران یک فرقه از مسلمانان شیعه مذهب هستند که آنها را به نامهای مختلف می شناسند، مانند اسماعیلیان باطنی، قرمطی، صبایی، نزاری، … نقطه جدایی آنها از شیعیان ۱۲ امامی (شاخه غالب در ایران) پس از امام ششم، جعفر صادق (ع) آغاز شد. شیعیان ۱۲ امامی که معتقدند امام هفتم همانا پسر امام ششم است و موسی کاظم (ع) نام دارد. بر خلاف آنها، حشاشین (اساسین) بر این اعتقاد هستند که امام بر حق بعدی پسر دیگر او به نام اسماعیل است. این فرقه از شیعیان، به علت اعتقادشان به این امام هفتم، شیعیان هفت امامی نیز خوانده می شوند.

قلعه الموت: دژ حشاشین ایران و حسن صباح
چشم‌اندازی از قلعهٔ الموت، قرارگاه حسن صباح و کانون جنبش حشاشین ایران

فرقه‌ای که در منابع فارسی و عربی با نام‌هایی چون اسماعیلیان باطنی، نزاریان، قرمطیان و گاه «حشاشین» شناخته می‌شود، شاخه‌ای از تشیع است که پس از امام ششم، جعفر صادق (ع)، راهی متفاوت با شیعیان دوازده‌امامی در پیش گرفت. دوازده‌امامیان امامت را در نسل موسی کاظم (ع) دنبال می‌کنند؛ اما اسماعیلیان، امامت را در تداومِ اسماعیل، فرزند دیگر امام ششم می‌دانند و به همین سبب، در ادبیات تاریخی به «هفت‌امامیان» نیز شهرت یافته‌اند.

به‌سبب فشارهای سیاسی، رهبران اسماعیلی غالباً به‌صورت پنهانی جامعهٔ پیروان را هدایت می‌کردند؛ بیم اصلی آنان از دستگاه‌های خلافت عباسی بود. این سنت رهبری پوشیده، بنا به روایت‌ها، برای مدتی طولانی در میان اسماعیلیان (مشهور به حشاشین) تداوم یافت.

محتوای این صفحه:
نمایش

خلافت فاطمیون

در سدهٔ دهم میلادی، اسماعیلیان در شمال آفریقا دولت نیرومندی به نام خلافت فاطمی بنیان گذاشتند و از همین بستر، نفوذ مذهبی–سیاسی‌شان در جهان اسلام گسترش یافت. با اعزام داعیان و مبلغان، دامنهٔ اثرگذاری آنان به مصر، شام، عراق و دیگر سرزمین‌ها کشیده شد و شبکه‌ای سازمان‌یافته برای جذب پیروان و تثبیت قدرت شکل گرفت.

وضعیت حشاشین ایران

در همان روزگار، بغداد تحت سیطرهٔ سلجوقیانِ سنی‌مذهب قرار داشت؛ جریانی که در جهان اسلام دست بالا را یافته بود. هرچند اکثریت ایرانیان نیز سنی بودند، اما کشمکش‌های سیاسیِ مهاجمان تازه‌وارد و ساختارهای خلافت، زمینهٔ نارضایتی و شکل‌گیری هسته‌های مقاومت را پدید آورد.

با افول تدریجی فاطمیان در شمال آفریقا، شاخهٔ نزاری اسماعیلی در ایران جان تازه‌ای گرفت و به‌مدت حدود ۱۷۰ سال زیر رهبری حسن صباح و جانشینانش تداوم یافت. پایگاه فرماندهی در دژ سترگ الموت در البرز مرکزی مستقر شد و از آنجا شبکهٔ قلعه‌ها و پیروان هدایت می‌گردید. این روند تا میانه‌های سدهٔ هفتم هجری ادامه داشت.

با یورش مغول و تصرف الموت، سازمان اسماعیلیان ضربه خورد. بخشی به فعالیت‌های مخفیانه روی آوردند و گروهی به سرزمین‌های شرقی، به‌ویژه هند، کوچ کردند. علاقهٔ شدید رهبران به پژوهش سبب شد کتابخانه‌هایی نامدار پدید آید که بعدها نیز محل مراجعهٔ دانش‌پژوهان شد.

میان واقعیت‌ها و افسانه‌های مربوط به حشاشین

در گزارش شماری از سیاحان و نویسندگان اروپاییِ قرون وسطی، روایت‌هایی آمیخته با مبالغه دربارهٔ شیوهٔ جذب و تعلیم حشاشین دیده می‌شود: از «شیخ کوهستان» و باغ‌هایی همانند بهشتِ موعود گرفته تا روایتِ سپردن خنجر زرین به جوانان برای انجام مأموریت. چنین حکایت‌هایی معمولاً با نسبت‌دادن استفاده از «حشیش» برای بی‌اراده‌کردن افراد، رنگ و بوی افسانه‌ای یافته‌اند.

اما منابع اسماعیلی این تصویر را نمی‌پذیرند و بر پیوند این حرکت با آموزه‌های دینی و منطق شهادت در اسلام تأکید دارند. در این نگاه، داعیان پس از آموزش‌های فکری به شهرها و بلاد گوناگون اعزام می‌شدند تا دعوت اسماعیلی را گسترش دهند و هویت دینی–سیاسی پیروان را پاس بدارند.

حسن صباح نیز در متن کشاکش‌های سیاسی با ترکان سلجوقی و حامیان خلافت عباسی قد برافراشت و شیوه‌های نوینی از مقاومت سازمان‌یافته را به کار گرفت؛ روشی که در زمان خود به‌عنوان ابزار فشار سیاسی شناخته می‌شد.

حسن صباح

حسن صباح در قم، که در آغاز سدهٔ یازدهم میلادی از مراکز مهم تشیع دوازده‌امامی بود، زاده شد و سپس در ری به تحصیل علوم دینی پرداخت؛ شهری که محفل فعالان اسماعیلی نیز به‌شمار می‌آمد. او که ابتدا منتقد آنان بود، در ادامه به دعوت اسماعیلی گروید و خود به یکی از رهبران برجستهٔ این جریان بدل شد.

انتخاب منطقهٔ دیلم برای استقرار، معنا‌دار بود: جامعه‌ای جنگاور و دیرگرا به اسلام که سابقهٔ استقلال‌خواهی سیاسی و گرایش‌های دینی متمایز داشت. از این پایگاه، حسن صباح ساختاری منسجم برپا کرد و با هدف توازن‌بخشی به قدرت سلجوقیان، دست به اقدامات راهبردی زد. سرانجام با تاخت‌وتاز هولاکوخان، الموت سقوط کرد؛ اما تأثیر فکری و سازمانی این حرکت تا سال‌ها بر صحنهٔ ایران باقی ماند.

قلعه های معروف حشاشین ایران

از دژهای برجای‌ماندهٔ اسماعیلیان در ایران می‌توان به این نمونه‌ها اشاره کرد: الموت (شمال قزوین)، لمبسر (نزدیکی شاهرود)، گردکوه (حوالی اصفهان)، خالنجان (اطراف اصفهان)، میمون‌دژ (رودبار) و سمیران (نزدیک منجیل که نسبت به دیگر قلعه‌ها بهتر حفظ شده است).

پرسش‌های متداول دربارهٔ حشاشین در ایران

اگر پاسخ پرسش خود را در فهرست زیر پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها مطرح کنید تا در نخستین فرصت پاسخ دهیم.

حشاشین چه کسانی بودند و هدف اصلی گروه حشاشین ایران چه بود؟

⚔️«حشاشین» نامی تاریخی برای بخشی از اسماعیلیان نزاری است. غایت این جریان، پاسداشت یک حرکت دینی–سیاسی بود که از طریق سازمان‌دهی فکری و کنش‌های هدفمند در برابر رقیبان، می‌کوشید جایگاه خود را در ساخت قدرت تثبیت کند.

نخستین مرکز تجمع حشاشین در ایران کجا بود؟

🏯پایگاه‌های اصلی در نواحی کوهستانی شمال و مرکز ایران شکل گرفتند؛ از جمله حوالی البرز، همدان، کرمان و اطراف اصفهان. شهرت‌یافته‌ترین آن‌ها دژ الموت در رشته‌کوه البرز است.

قلعه‌های حشاشین ایران چه نقشی در تاریخ داشتند؟

🏹این قلعه‌ها هم مأمن و هم اتاق فرمان بودند: محافظت از پیروان، آموزش اعتقادی، و هدایت اقدام‌های سیاسی–امنیتی. همچنین شبکهٔ ارتباطی میان مراکز اسماعیلیِ منطقه را برقرار می‌کردند.

آیا حشاشین با اسماعیلیان دیگر در خارج از ایران ارتباط داشتند؟

🌐بله؛ آنان جزئی از شبکهٔ گستردهٔ اسماعیلی در خاورمیانه بودند و بنا به اقتضای دوره‌ها، ارتباط‌های فکری و سازمانی با مراکز بیرون از ایران داشتند.

چه تفاوتی میان حشاشین ایران و اسماعیلیان امروزی وجود دارد؟

🧾عنوان «حشاشین» به بافت تاریخی خاصی تعلق دارد. جوامع اسماعیلی امروز متکثرند و عمدتاً در چهارچوب‌های دینی و مدنی معاصر فعالیت می‌کنند که با الگوهای قرون میانه تفاوت دارد.

چطور تاریخچهٔ حشاشین بر فرهنگ ایران تأثیر گذاشت؟

🏺تقابل‌های سیاسی–مذهبیِ آن دوران، به بازتعریف هویت‌های محلی و منطقه‌ای انجامید و در ادبیات و تاریخ‌نگاری نیز ردّی ماندگار بر جای گذاشت؛ گاه به‌صورت نمادهایی از مقاومت، رازداری و شبکه‌سازی.

منابع معتبر برای بررسی تاریخچهٔ حشاشین و قلعه‌هایشان کدام‌اند؟

📖کتاب‌ها و مقالات دانشگاهی دربارهٔ اسماعیلیه، پژوهش‌های باستان‌شناسیِ دژها، و منابع مرجع تاریخ ایران، مسیر مطمئنی برای مطالعهٔ دقیق و مستند فراهم می‌کنند.

آیا قلعه‌های حشاشین امروزه کشف شده‌اند یا ویران‌اند؟

🗺️بخش قابل توجهی از این دژها امروز به‌صورت ویرانه یا آثار ثبت‌شده باقی است. برخی نقاط آسیب دیده یا دگرگون شده‌اند، اما هنوز مکان‌هایی برای بازدید و پژوهش وجود دارد.

چگونه می‌توان میان افسانه و واقعیت دربارهٔ حشاشین تفکیک قائل شد؟

🕵️با رجوع هم‌زمان به چند منبع مستقل، ارزیابی انتقادی روایت‌ها و بهره‌گیری از پژوهش‌های علمی روز؛ این روش، اغراق‌ها را می‌کاهد و به تصویر تاریخیِ نزدیک‌تر به واقعیت می‌انجامد.

بازنشر از منبع اصلی؛ وب‌سایت دستی بر ایران:
لینک کوتاه : https://asregardeshgari.com/?p=291476

ثبت نقد و بررسی:

مجموع دیدگاهها : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

پنج × یک =